خبرگزاری تخصصی اگروفودز به نقل از وبسایت foodingredientsfirst گزارش میدهد…
بزرگترین چالش پیش روی صنایع غذایی چیست؟ آیا تغییرات اقلیمی و کاهش بازدهی محصولات کشاورزی است؟ آیا کاهش علاقه مصرفکنندگان به دلیل افزایش داروهای -1 است؟ یا فشارهای تورمی بر محصولات کلیدی؟ در حالی که این موارد بسیار شناخته شدهاند، ساختار کسبوکار کلید موفقیت شرکتهای غذایی است و مشکلات ساختاری میتواند یک تهدید جدی برای بقای آنها باشد. گزارش اخیر شبکه خدمات حرفهای «پیدبلیوسی» w نشان میدهد که تقریباً نیمی از مدیران اجرایی کسبوکارهای محصولات مصرفی بستهبندیشده بر این باورند که کسبوکارهایشان در دهه آینده با ساختار فعلی دوام نخواهند آورد. با این وجود، حدود 29 درصد از رهبران مورد پرسش اعلام کردهاند که برنامهای برای ایجاد تغییرات ساختاری لازم برای مقابله با این موضوع ندارند. یکی از مسائل کلیدی که در شرکتهای در این نظرسنجی یافت شد، وجود اختلافات بین نحوه گزارش دادههای مالی و نحوه سازماندهی عملیاتی کسبوکار است. به گفته «کارلا دیسانتیس» arla e antis ، یکی از شرکای w ، این مسئله پدیده جدیدی نیست، اما اکنون گسترده شده است بیش از 60 درصد از شرکتها گزارشهای خود را متفاوت از ساختار عملیاتی خود ارائه میدهند. در عمل، این اغلب به این معنی است که برای ایجاد اعداد در گزارشهای مالی، اعداد باید از مناطق جغرافیایی یا بخشهای مختلف جمعآوری شوند. جمعآوری دادههای گزارشگری مالی از یک شرکت بزرگ میتواند بسیار دشوار باشد، به ویژه هنگامی که به صورت تکهای از بخشهای مختلف جمعآوری شود. افراد در یک کسبوکار اغلب از نظر ساختاری مجزا و جدا از کل بدنه اصلی هستند که این مسئله را بدتر میکند. این امر به ویژه در سطح محلی و دورتر از مرکز کسبوکار مشکلساز میشود. به گفته دیسانتیس، اگر بخواهیم با سرعت نور عمل کنیم و بر محیط مصرفکننده پویا و در حال تحول و محیط خردهفروشی مسلط باشیم، به روش بهتری برای مدیریت آن نیاز داریم. او پیشبینی میکند که بسیاری از کسبوکارها حتی تا پنج سال دیگر از نظر ساختاری قابل دوام نخواهند بود. روش سنتی ساختاربندی یک کسبوکار دیگر مناسب نیست. به گفته «لوییس بدول» ouis edwell ، سرپرست واحد کسبوکار در شبکه تجاری uture ood ovement، بسیاری از کسبوکارها از مسائل ساختاری ناامید شدهاند. برخی از کسبوکارهایی که w با آنها صحبت کرده است، در حال حاضر در تلاش برای تغییر این وضعیت هستند، اما راه درازی در پیش است. به گفته دیسانتیس، کسبوکارها باید نحوه عملکرد خود را به طور کامل از ابتدا تا انتها دوباره تصور کنند و برای پیشماندن از منحنی تغییرات، از حوزههای «مختلکننده» توانمندی بهره ببرند. هوش مصنوعی یکی از عناصر کلیدی است که میتواند این اختلال را ایجاد کند، اما عناصر دیگری نیز وجود دارند. آینده ساختار کسبوکار به معنای «شرکای جدید و متفاوت، اشکال جدید و متفاوت مشارکت و روشهای جدید و متفاوتی است که من به عنوان یک کسبوکار از نظر چابکی عملیاتی و بخشبندی به آن پاسخ میدهم». به گفته بدول، استفاده از مجموع اجزای یک کسبوکار و بسیج کردن کسانی که بخشی از آن هستند نیز مهم است. یکی از مواردی که مانع از تغییر کسبوکارها به شکلی که باید باشند، «اینرسی فرهنگی» است. «ناهمسویی» در ساختارهای شرکتی میتواند آنها را عقب نگه دارد. به گفته «کلایو بلک» live lack ، مدیر گروه سرمایهگذاری hore apital، بسیاری از شرکتهای سهم بزرگی از بازار را در اختیار دارند و بر بخشهایی از فضای خود تسلط دارند. با این حال، با تغییر نگرش مصرفکنندگان نسبت به غذاهای خاص، این شرکتهای تثبیتشده کمتر امن میشوند. مصرفکنندگان به سمت گزینههای سالمتر، از جمله غذاهای تازه و کامل، روی میآورند و از غذاهایی که این شرکتها به طور سنتی ارائه میدهند، دور میشوند که این امر رشد را برای آنها چالشبرانگیزتر میکند. کسبوکارها یک انتخاب دارند آیا از طریق اکتساب، موقعیت خود را در بازار دوچندان کنند یا با دنبال کردن برندهایی با مشخصات سلامت بهتر، ترکیب سبد محصولات خود را تغییر دهند؟ ساختار برای نحوه عملکرد یک کسبوکار ضروری است. بخشها، مناطق جغرافیایی و برندهای درون یک کسبوکار مانند مناطق یک ایالت یا سلولهای یک بدن هستند – ترتیب آنها در کل برای عملکرد آن ضروری است. گاهی اوقات، باید تغییراتی ایجاد شود.
تحلیل اگروفودز برای فعالان صنعت غذا
توجه به ساختارهای منعطف و دادهمحور برای رقابتپذیری در بازار ایران ضروری است. استفاده از هوش مصنوعی و بازنگری در ساختار سازمانی، فرصتهای جدیدی برای کارآفرینان ایجاد میکند.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟