خبرگزاری تخصصی اگروفودز به نقل از Food & Beverage Magazine گزارش میدهد: گاهی اوقات قدرتمندترین تغییرات در صنعت غذا و نوشیدنی از سادهترین سوالات ناشی میشوند. زمانی که لکسی موندری (Lexi Mondary)، نوجوان ۱۷ ساله، از رئیس خود در اَشلند گتیتاون (Ashland GattiTown) پرسید که آیا میتوانند پیتزاهای باقیمانده را برای کمک به نیازمندان اهدا کنند، هرگز تصور نمیکرد که کنجکاوی او محل کارش را به یک قهرمان اجتماعی تبدیل کند و رستوران را به عنوان “قهرمان گرسنگی” سال ۲۰۲۴ توسط Facing Hunger Food Bank مفتخر سازد. این داستان قابل توجه نشان میدهد که چگونه کارکنان جوان میتوانند تغییرات معناداری را در عملیات رستوران ایجاد کنند و در عین حال تأثیرات ماندگاری بر جامعه بگذارند: درسی که مدیران غذا و نوشیدنی و رهبران مهماننوازی در سراسر کشور باید به آن توجه کنند.
دو سال پیش، لکسی موندری فقط یک کارمند نوجوان بود که در گتیتاون در اَشلند کار میکرد. اما برخلاف بسیاری از همسالانش، متوجه چیزی شد که او را آزار میداد: غذای کاملاً سالم هدر میرفت در حالی که مردم در جامعه او با گرسنگی دست و پنجه نرم میکردند. سوال ساده او از مدیریت: “آیا میتوانیم این پیتزاها را اهدا کنیم؟” جرقهای برای ابتکاری زد که فراتر از انتظارات همگان رشد کرد. این داستان به ویژه در صنعت خدمات غذایی امروزی که در آن شیوههای غذایی پایدار و تعامل با جامعه به تمایزات حیاتی برای رستورانهای موفق تبدیل شدهاند، طنینانداز میشود. بر اساس دادههای صنعت، ضایعات مواد غذایی سالانه هزاران دلار برای یک رستوران هزینه دارد و در عین حال نشاندهنده فرصتهای از دست رفته برای تأثیرگذاری بر جامعه است.
آنچه به عنوان یک مشاهده دلسوزانه از یک نوجوان شروع شد، به یک برنامه جامع اهدای غذا تبدیل شده است که بهترین شیوهها را در پایداری غذا و نوشیدنی به نمایش میگذارد. تعهد گتیتاون به دیدگاه لکسی نتایج چشمگیری به همراه داشته است که هر مدیر غذا و نوشیدنی به گزارش آن افتخار میکند. تنها در سال ۲۰۲۴، اَشلند گتیتاون بیش از 10000 پوند غذا (معادل بیش از 8500 وعده غذایی) به همسایگانی که با ناامنی غذایی روبرو هستند، اهدا کرد. اما این تأثیر حتی فراتر میرود: این رستوران اکنون از 31 بانک غذایی محلی در سراسر منطقه خدماتی خود حمایت میکند و شبکهای از کمک را ایجاد میکند که به جوامع متعددی میرسد. این اعداد نشاندهنده چیزی بیش از آمار چشمگیر برای مدیریت غذا و نوشیدنی است: آنها نشان میدهند که چگونه بازاریابی رستوران میتواند به طور معتبر با ارزشهای جامعه ارتباط برقرار کند و در عین حال به نیازهای واقعی اجتماعی رسیدگی کند.
داستان لکسی درس مهمی را برای مدیران مهماننوازی برجسته میکند: توانمندسازی کارکنان جوان برای بیان ایدههای خود میتواند راهحلهای نوآورانهای را باز کند که هم به عملیات تجاری و هم به روابط جامعه سود میرساند. در صنعتی که گردش مالی کارکنان بالا است، به ویژه در بین کارگران جوانتر، ایجاد محیطهایی که در آن کارکنان احساس کنند که صدایشان شنیده میشود و مورد قدردانی قرار میگیرند، میتواند به طور قابل توجهی بر حفظ و رضایت شغلی تأثیر بگذارد. صنعت غذا و نوشیدنی به طور فزایندهای به این واقعیت پی برده است که کارکنان درگیر اغلب خلاقانهترین رویکردها را برای چالشهای عملیاتی ایجاد میکنند. هنگامی که مدیران اجرایی خدمات غذایی فرهنگهایی را ایجاد میکنند که از ورودی همه اعضای تیم (صرف نظر از سن یا موقعیت) استقبال میکنند، اغلب راهحلهایی را کشف میکنند که ممکن است مدیریت ارشد نادیده بگیرد.
برای صاحبان رستورانها و مدیران غذا و نوشیدنی که به دنبال تکرار موفقیت گتیتاون هستند، این مدل یک چارچوب روشن ارائه میدهد که میتوان آن را در مفاهیم و بازارهای مختلف تطبیق داد.
با مشارکت کارکنان شروع کنید: پایه و اساس برنامههای موفق اجتماعی اغلب در گوش دادن به کارکنان خط مقدم نهفته است. خدمات غذا و نوشیدنی زمانی سود میبرند که مدیران به طور مرتب از کارمندانی که مستقیماً عملیات روزانه را مشاهده میکنند، ورودی میگیرند. این اعضای تیم اغلب فرصتهایی را برای بهبود یا ارتباط با جامعه شناسایی میکنند که ممکن است رهبری از دست بدهد.
پروتکلهای اهدای واضح ایجاد کنید: روندهای ایمنی غذا بر اهمیت حفظ پروتکلهای مناسب هنگام اهدای غذاهای آماده تأکید دارند. برنامههای موفق نیازمند هماهنگی با ادارات بهداشت محلی و بانکهای غذایی هستند تا اطمینان حاصل شود که همه اقلام اهدایی مطابق با استانداردهای ایمنی هستند. این فرآیند، در حالی که در ابتدا پیچیده است، پس از استقرار سیستمها به یک روال تبدیل میشود.
ایجاد مشارکتهای استراتژیک: گسترش گتیتاون به 31 مشارکت بانک غذایی یک شبه اتفاق نیفتاد. شرکتهای غذا و نوشیدنی باید با یک یا دو سازمان محلی شروع کنند، فرآیندهای قابل اعتماد را ایجاد کنند، سپس به تدریج شبکه خود را گسترش دهند. این رویکرد امکان کنترل کیفیت را در حین ایجاد روابط پایدار با شرکای جامعه فراهم میکند.
اندازهگیری و اطلاعرسانی تأثیر: پیگیری اهداییها بر اساس وزن و معادل وعدههای غذایی، دادههای ملموسی را ارائه میدهد که هم برای گزارشدهی داخلی و هم برای تلاشهای بازاریابی خارجی مفید است. متخصصان صنعت غذا و نوشیدنی به طور فزایندهای تشخیص میدهند که تأثیر قابل اندازهگیری جامعه، شهرت برند و غرور کارکنان را افزایش میدهد.
فراتر از مزایای آشکار بشردوستانه، برنامههایی مانند گتیتاون مزایای تجاری ملموسی را ارائه میدهند که مدیریت غذا و نوشیدنی باید در نظر بگیرد. ابتکارات تعامل با جامعه اغلب تبلیغات مثبتی ایجاد میکنند، شناخت برند محلی را تقویت میکنند و ارتباطات عاطفی با مشتریانی ایجاد میکنند که برای مشاغل مسئولیتپذیر اجتماعی ارزش قائل هستند. منبعیابی مواد غذایی محلی و حمایت از جامعه به عوامل مهمی در تصمیمگیری مشتریان در مورد غذا خوردن تبدیل شدهاند. هنگامی که رستورانها تعهد معتبری به جوامع خود نشان میدهند، اغلب شاهد افزایش وفاداری مشتری و بازاریابی دهان به دهان مثبتی هستند که تبلیغات سنتی نمیتوانند آن را تکرار کنند.
داستان گتیتاون چندین نکته کلیدی را برای پیادهسازی فناوری مهماننوازی و استراتژی عملیاتی ارائه میدهد:
به همه صداها گوش دهید: سن و موقعیت ارزش ایدهها را تعیین نمیکند. ایجاد سیستمهایی برای ورودی کارکنان اغلب راهحلهای نوآورانهای ارائه میدهد.
کوچک شروع کنید، متفکرانه مقیاس دهید: برنامههای بزرگ تأثیرگذاری بر جامعه میتوانند با ابتکارات ساده شروع شوند. موفقیت از اجرای مداوم ناشی میشود نه از راهاندازیهای جاهطلبانه.
مستندسازی و به اشتراک گذاری موفقیت: اندازهگیری تأثیر، دادههایی را برای بهبود مستمر فراهم میکند و روایات قانعکنندهای برای بازاریابی و تعامل کارکنان ایجاد میکند.
ادغام با عملیات تجاری: موفقترین برنامههای اجتماعی به بخشی از عملیات روتین تبدیل میشوند تا اینکه بار اضافی بر دوش کارکنان باشند.
همانطور که روندهای غذا و نوشیدنی همچنان بر پایداری و مسئولیتپذیری اجتماعی تأکید دارند، داستانهایی مانند داستان لکسی نشاندهنده آینده عملیات موفق رستورانها هستند. مصرفکنندگان جوانتر به طور فزایندهای برندهایی را انتخاب میکنند که با ارزشهای آنها همسو هستند و تعامل با جامعه را نه تنها شهروندی خوب، بلکه یک استراتژی تجاری هوشمندانه میسازند. شرکتهای غذا و نوشیدنی که این تغییر را میپذیرند، به ویژه با توانمندسازی کارکنان برای هدایت ابتکارات اجتماعی، خود را به طور مطلوبی در بازارهای رقابتی قرار میدهند، جایی که ارتباطات معتبر برند مهمتر از رویکردهای تبلیغاتی سنتی هستند.
برای مدیران غذا و نوشیدنی و مدیران تدارکات که این داستان را میخوانند، سوال این نیست که آیا تعامل با جامعه منطقی است یا خیر: بلکه این است که چقدر سریع میتوانید برنامههای مشابهی را در عملیات خود پیادهسازی کنید. با پرسیدن همین سوال لکسی از تیم خود شروع کنید: “چگونه میتوانیم به جامعه خود بهتر خدمت کنیم؟” به دقت به پاسخها گوش دهید، به ویژه از کارکنان جوانتری که اغلب فرصتهایی را میبینند که ممکن است تجربه از دست بدهد.
شناختی که گتیتاون به عنوان “قهرمان گرسنگی” دریافت کرد، بیش از یک جایزه است: این نشان میدهد که چگونه سوالات ساده از کارکنان درگیر میتوانند عملیات تجاری را متحول کنند و در عین حال تأثیر معناداری بر جامعه ایجاد کنند. چه سوالی ممکن است یکی از اعضای تیم شما منتظر پرسیدن آن باشد؟
نوشته مایکل پولیتز (Michael Politz)، نویسنده کتاب راهنمای موفقیت رستوران: فرآیند اثبات شده برای شروع هر کسب و کار رستوران از ابتدا تا موفقیت (شابک: 978-1-119-66896-1)، بنیانگذار مجله غذا و نوشیدنی، مجله و منبع آنلاین پیشرو در صنعت. طراح لوگوی بلوتوث و شناخته شده در مجله Entrepreneur’s “40 برتر زیر 40 سال” برای تأسیس American Wholesale Floral. پولیتز همچنین بنیانگذار جوایز Proof و جوایز CPG و شریک در بسیاری از برندهای مصرفی در سراسر بخش غذا و نوشیدنی است.
تحلیل اگروفودز برای فعالان صنعت غذا:
این رویکرد در ایران نیز با توجه به مسئولیت اجتماعی شرکتها (CSR) قابل پیادهسازی است. با اهدای مازاد مواد غذایی به نیازمندان و ایجاد مشارکت با سازمانهای خیریه، علاوه بر کاهش ضایعات، میتوان به تقویت برند و ایجاد ارزش افزوده برای کسبوکار کمک کرد.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟