خبرگزاری تخصصی اگروفودز به نقل از CIO Dive گزارش میدهد:
شرکت مواد غذایی Marzetti (مارزتی) که مقر آن در اوهایو قرار دارد، پس از یک پروژه عظیم و چندساله برای بازنگری جامع سیستم برنامهریزی منابع سازمان (ERP)، تمرکز خود را بر گسترش بکارگیری هوش مصنوعی (AI) معطوف کرده است. به گفته لیام دوربین، مدیر ارشد اطلاعات این شرکت، اگرچه پروژه قبلی بسیار طاقتفرسا بود، اما شرکت را در مسیر درستی برای مدرنسازی و نوآوری بیشتر قرار داد.
دوربین به CIO Dive گفت: “ما کاملاً آماده و مجهز برای هوش مصنوعی هستیم. تمام دادههایمان آماده است. در حال ساخت موارد استفاده (use cases) هستیم. ما به تازگی یک پروژه را به بهرهبرداری رساندیم و یک صف مناسب و سالم از سه یا چهار پروژه دیگر را بلافاصله پس از آن آماده کردهایم.”
آمادگی برای هوش مصنوعی پس از تحول ERP
انتقال از ERP به AI
در طول پروژه ERP، متخصصان فناوری اطلاعات شرکت مارزتی تمرکز کمی بر مسائل دیگر داشتند. اما اکنون، سازمان فناوری اطلاعات این شرکت با هوش مصنوعی بهعنوان بخشی از جریانهای کاری خود و نیز با استقرار این فناوری در سایر بخشهای سازمان مانند مالی و منابع انسانی، راحتتر شده است.
با وجود حس فوریت در بکارگیری هوش مصنوعی که اکثر رهبران فناوری در چند سال گذشته داشتهاند، مارزتی بدون آمادهسازی زیرساختها، عجله نکرد و به گفته دوربین، این رویکرد به نفع همه در سازمان بوده است.
دوربین توضیح داد: “شما نمیتوانید هوش مصنوعی را بر روی یک محیط دادهای شکسته و تکهتکه اجرا کنید. ما بسیار خوششانس هستیم که آن کار (آمادهسازی داده) انجام شده است و وقتی میگوییم میخواهیم یک پروژه هوش مصنوعی انجام دهیم، واقعاً میتوانیم آن را انجام دهیم.”
تقویت سواد هوش مصنوعی در سازمان
امسال، این تولیدکننده سس سالاد، تلاشهایی را برای تقویت سواد هوش مصنوعی در سراسر سازمان، در آمادهسازی برای راهاندازی پروژههای بیشتر، اختصاص داده است. دوربین علاوه بر توزیع سیاستهای استفاده قابل قبول، یک “سوال هفته” (prompt-of-the-week) را برای کارمندان ارسال کرد. این تمرین معمولاً بر ایدههای مرتبط با کسبوکار متمرکز بود – گاهی اوقات به سرگرمیها یا رویدادهای خارج از کار نیز میپرداخت – و دوربین درسهای آموخته شده را برای راحتتر کردن کارمندان با نحوه تعامل بهتر با مدلهای زبان بزرگ (LLMs) در آن گنجانده بود. یادآوری برای بررسی سیاستهای استفاده قابل قبول نیز همراه هر سوال بود.
دوربین گفت: “من بازخوردهای عالی از مردم دریافت کردم، و این کار باعث شد مردم با هیجان درگیر شوند.” این مدیر اجرایی پس از تشکیل یک شورای هوش مصنوعی و شناسایی قهرمانان هوش مصنوعی در شرکت، تمرین هفتگی را متوقف کرد. دوربین اظهار داشت که نمیخواهد کارمندان را بیش از حد درگیر کند، اما همچنان هر از گاهی درسهای مرتبط با سوالات را برای یادآوری ارسال خواهد کرد.
برنامهریزی برای آینده هوش مصنوعی
مارزتی قصد دارد در شش ماه آینده چتجیپیتی (ChatGPT) را برای تمامی کارکنان دانشمحور (knowledge workers) عرضه کند. او دستیار هوش مصنوعی مولد را ابزاری ضروری در محیط کار، مانند مایکروسافت ۳۶۵ (Microsoft 365)، میبیند و میخواهد دسترسی امن به آن را فراهم کند. هنگامی که این ابزار راهاندازی شود، با محافظتهای داخلی طراحی شده توسط مارزتی تکمیل خواهد شد.
دوربین خاطرنشان کرد: “ما در وضعیت خوبی هستیم. ما نمیخواهیم کسی را تحت تاثیر قرار دهیم. ما فقط با سرعت خوب خودمان پیش میرویم – و ذینفعان داخلی و هیئت مدیره از این بابت خوشحال هستند.”
پیمودن مسیر پرچالش ERP: درسها و دستاوردها
مهاجرت به SAP S/4HANA
قبل از اینکه شرکت بتواند به سراغ هوش مصنوعی برود، ابتدا درگیر یک مهاجرت پیچیده ERP به اسایپی اس/فور هانا (SAP S/4HANA) بود. بهروزرسانیهای ERP به طور بدنامی پیچیده هستند. گارتنر (Gartner) پیشبینی میکند که بیش از ۷۰ درصد از طرحهای ERP تا سال ۲۰۲۷ نتوانند به طور کامل انتظارات اولیه را برآورده کنند، و تا یک چهارم آنها به طور فاجعهبار پایان مییابند. شرکتها به دلیل بازنگریهای ERP با کاهش فروش و مشکلات عملیاتی مواجه شدهاند و برخی دیگر برای کاهش چالشها، رویکرد استقرار آهستهتری را در پیش گرفتهاند.
دوربین در سخنرانی خود در همایش فناوری اطلاعات گارتنر (Gartner’s IT Symposium/Xpo) درباره شرکتهایی که در حال بهروزرسانی بودند، گفت: “هر کسی که بگوید کار دیگری به جز ERP انجام داده، احتمالا مبالغه میکند. این کار واقعاً تمام اکسیژن اتاق را از بین میبرد و تمام هزینهها به این پروژه اختصاص مییابد.”
رضایت ذینفعان و چالشهای پنهان
با وجود دشواریهای پیش رو، مارزتی در چند زمینه در اوایل کار شانس آورد، از جمله جلب حمایت تصمیمگیرندگان و کارمندان. دوربین اضافه کرد: “ما از یک برنامه قدیمی استفاده میکردیم، بنابراین وقتی زمان تحول ERP فرا رسید، افراد زیادی نبودند که بگویند ‘نه، لطفاً، من نمیخواهم بروم’.” برنامه قدیمی به شدت سفارشی شده بود و در داخل شرکت به عنوان “پلتفرم در حال دود کردن” شناخته میشد.
با همسویی مدیریت ارشد، هیئت مدیره و کارمندان، نیروی محرکی برای حرکت سریع شرکت ایجاد شد. دوربین گفت: “ما یک پروژه ‘بدون بهانه’ را اجرا کردیم. هر چیزی را که میخواستید، باید درخواست میکردید، و تقریباً هر آنچه را که درخواست کردیم، به دست آوردیم.”
با این حال، شرکت با چالشهایی نیز مواجه شد. پروژه مهاجرت به دلیل همهگیری کووید-۱۹ (COVID-19) طولانیتر از حد انتظار شد. همچنین مجبور شد تنظیماتی در زمانبندی سیستمهای جدید انجام دهد، مانند برنامهریزی حول توقف تولید. دوربین گفت: “ما در مورد اینکه این کار در محیط ابری چگونه انجام خواهد شد، صحبت نکرده بودیم.”
مشکلات دیگری نیز به وجود آمد، از جمله عدم وضوح در مورد نقش تیم مدیریت تغییر عملیاتی پس از پروژه. بخش فناوری اطلاعات نیز به دلیل طولانی شدن پروژه و افزایش حجم درخواستها، خستگی داخلی را تجربه کرد. دوربین اظهار داشت: “ما سعی کردیم از آنهایی که میتوانستیم مراقبت کنیم، اما صف درخواستهای بهبود، از ظرفیت خود پر شده بود. بنابراین، حتی پس از یک پروژه بسیار موفق، نویز زیادی وجود داشت.”
درسهای آموخته شده و ساختاردهی مجدد
اشتیاق برای ترک پلتفرم قدیمی، تا حدودی منجر به کوتاهبینی شد. اما خوشبختانه برای مارزتی، “نیازهای کوتاهمدت، شکاف را با نیازهای بلندمدت پر کرد.” توصیه دوربین به همکاران مدیر ارشد اطلاعات این است که مکالمات را از ابتدا شروع کنند، یک نقشه راه کامل ایجاد کرده و از همان ابتدا حمایت لازم را جلب کنند.
دوربین در نهایت تیم مدیریت تغییر را با حمایت مدیرعامل و مدیر مالی، به یک مرکز تعالی (Center of Excellence – COE) تبدیل کرد. او همچنین توانست با همکاران خود در مدیریت ارشد، جلسات ماهانه برای اولویتبندی درخواستهای عقبمانده برگزار کند.
دوربین توضیح داد: “مرکز تعالی یک سازمان محصولمحور و رو به کسبوکار است که اکنون به من گزارش میدهد. این یک تغییر کوچک از نقش معمول مدیر ارشد اطلاعات است، اما تغییر خوبی است. من اکنون میتوانم کل فرآیند برآورده کردن نیازهای کسبوکار را، از صدای مشتری تا پیادهسازی فناوری، در اختیار داشته باشم.”
تحلیل اگروفودز برای فعالان صنعت غذا:
تطبیق هوش مصنوعی در صنعت غذا نیازمند زیرساخت دادهای قوی (مانند ERP موفق مارزتی) و ارتقای سواد دیجیتال کارکنان است. شرکتهای ایرانی میتوانند با برنامهریزی فازبندیشده، تمرکز بر بهینهسازی زنجیره تامین و عملیات، و سرمایهگذاری در آموزش داخلی، از این تحولات جهانی الهام بگیرند. تحریمها دسترسی به ابزارهای جهانی را محدود میکند، اما فرصت توسعه راهحلهای بومی را فراهم میآورد.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟